اساس و هدف متعالی حکومت امیرالمؤمنین(ع) را برقراری قسط و عدالت در جامعه تشکیل می داد. آن حضرت عدالت را به عنوان هدف بزرگ و الهی و انسانی و اسلامی خود می دانست و در راه تحقق آن از هر نوع کوششی دریغ نمی داشت. تاریخ بشریت سراغ ندارد رهبری این همه نسبت به تحقق و اجرای عدالت پافشاری و سخت گیری نموده باشد. حضرت برای برقراری آن رنجهای فراوان برد و جنگهای قدرت طلبانه و خودسرانه ای بر وی تحمیل شد و سرانجام نیز در همین مسیر به شهادت رسید.
سخنان حکیمانه آن بزرگوار، در زمینه عدل و قسط، کتابی گویا و مکتبی نورانی برای همه عدالتخواهان و آزادیخواهان عالم تا قیامت است. از آن میان اینهاست که بازگو می شود:
«اَلْعَدلُ افضل سجیّة؛[30]
عدالت برترین خصلت است.»
«اَلعَدلُ حَیاة الاحکام؛[31]
عدالت موجب حیات احکام الهی است.»
«یومُ العدلِ عَلی الظّالِمِ اَشَدُّ مِنْ یومِ الْجَورِ عَلی الْمَظلوم؛[32]
روز عدالت بر ستمگر سخت تر است از روز ستم بر مظلوم.»
«کُونا لِلظّالِمِ خَصما و لِلمَظْلُومِ عَوْناً؛[33]
دشمن ظالم باشید و یاور مظلوم.»
«بئسَ الزّاد الی الْمَعادِ الْعُدْوانُ عَلَی الْعِبادِ؛[34]
بد زاد و توشه ای برای قیامت تجاوز و دشمنی نسبت به حقوق بندگان خداست.»
«اَلعدلُ فَضیلَةُ السُلطانِ؛[35]
عدالت فضیلت زمامدار است.»
«اَلعدلُ فَوزٌ وَ کِرامَةِ؛[36]
عدالت پیروزی و کرامت است.»
«اَلعدلُ قَوام الرَّعیَةِ؛[37]
عدالت مایه قوام جامعه است.»
«اَلعدلُ اَقْوَی اساسٍ؛[38]
عدالت قویترین پایه و اساس است.»
«اَلعدلُ رَأسُ الایمانِ وَ جِماعُ الاِحْسانِ و اعلی مراتب الایمان؛[39]
عدالت سر ایمان و جامع احسان و نیکی و بالاترین مراتب ایمان است.»
«أ تأْمرونی أَنْ اَطلُبَ النَّصرَ بِالجَورِ فیمَنْ ولّیتُ عَلیهِ ...؛[40]
آیا شما من را امر می کنید که در قلمرو زمامداری خود با ستمکاری پیروز شوم. سوگند به خدا هرگز چنین کاری نمی کنم، مادامی که شب و روز پشت سر هم می آیند و می روند و مادامی که ستاره ای به دنبال ستاره ای حرکت می کند. اگر مال از آن من بود همه مردم را در تقسیم آن مساوی می گرفتم چه رسد به اینکه مال قطعاً مال خداست. آری اعطای مال در غیر موردش و نابجا تبذیر و اسراف است و صاحبش را در دنیا بالا می برد و در آخرت زمین می زند و در نزد مردم او را عزیز می کند و در نزد خداوند پست و خوارش می سازد.»
«و اَیمُ الله لَاُنصِفَنَّ الْمَظلومَ مِنْ ظالم و لأقودَنَّ الظّالمَ بِخُزامته حتی اوردَهُ منهل الحَقّ و ان کانَ کارِها؛[41]
سوگند به خدا، داد مظلوم را از ظالمش می ستانم و افسار ستمکارش را می گیرم و او را تا چشمه سار حق می کشانم اگر چه او نخواهد.»
«وَ اِیّاکَ وَ الاسْتِئثارَ بِما النّاسُ فیهِ اُسْوَة؛[42]
و بپرهیز از آنکه چیزی را به خود مخصوص گردانی در حالی که همه مردم در آن یکسان و سهیم و شریک باشند.»
«وَ آسِ بَیْنَهُم فِی الَّلحظَةِ و النَّظْرَةِ ...؛[43]
و در میان آنان در همه حال به مساوات رفتار کن و با یک چشم بنگر تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مأیوس نشوند.»
همان طور که اشاره شد سخن در این زمینه فراوان است و نمی توان علی(ع) را بدون عدالت و عدالت را بدون علی(ع) شناخت و یا معرفی کرد. گرچه علی(ع) جامع همه کمالات است لیکن برجستگی عدل در مکتب آن حضرت و نیاز به عدالت در جامعه بشریت و در عصر آن بزرگوار و همه عصرها به این موضوع جلوه خاصی داده است.
با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع، سیره و شیوه ها و سیاستهای آن بزرگوار را در راه تحقق عدالت و مبارزه با بی عدالتی، تبعیض، پرخوری، ظلم، تجاوز، خودسری، خیانت، رشوه، زورگویی و دهها عمل خلاف دیگر، پی می گیریم و راههای روشن آن حضرت را در راه تحقق و اجرای عدالت باز می نماییم.
1 مبارزه با جنون قدرت
امام(ع) خطاب به مالک اشتر می نویسد:
«فَانْظُر اِلی عظم مُلْکِ الله فَوقَک وَ قُدرَتِهِ مِنکَ عَلی ما لاتَقْدِر عَلَیه؛[44]
نگاه کن به عظمت ملک خداوند بر بالای تو و قدرت خداوند بر آنچه تو بر آن قدرت نداری.»
2 تصفیه و پالایش جامعه از عناصر فاسد و فرصت طلب
«وَ الذی بَعَثَهُ بِالحَقّ لتبلبلن بلبلة وَ لَتغربلن غربلة؛[45]
به خداوندی که پیامبر را به رسالت و حق مبعوث نمود، همه شما در بوته آزمایش در خواهید آمد و آزمایش خواهید شد، آزمایش شدنی.»
«وَ الله لا اَکون کالضبع تنام عَلی طولِ اللِدم؛[46]
به خدا قسم من مانند کفتار نخواهم ماند که با طول هشدارها بخوابد ...»
3 مبارزه با تکبر و تفرعن
«اَیُّهَا النّاس، شقُّوا اَمواجَ الْفِتَنِ بسُفُن النجاة و عرّجوا عَنْ طَریق الْمُنافِرَة و ضَعُوا تیجان الْمُفاخرَة؛[47]
ای مردم، امواج طوفانی فتنه و فساد را با کشتیهای نجات بشکافید و از راه عداوت و نفرت نسبت به یکدیگر برگردید و تاجهای افتخار و مباهات را زمین بگذارید.»
«فَلا تُکلّمونی بِما تُکلّمُ بِهِ الْجَبابِرَة ...؛[48]
آن چنان که با جباران و متکبران سخن می گویید با من سخن نگویید و در برابر من همچون در برابر اقویای پرخاشگر به تحفظ و خویشتن داری نپردازید و با قیافه های ساختگی و تصنعی با من معاشرت نکنید و تصور نکنید سخن حقی که به من گفته شود بر من سنگین خواهد آمد و یا من تقاضا دارم تا من را بزرگ انگارید.»
4 مبارزه با تملق و چاپلوسی
«اَلثَناءُ بِاکثَر مِنَ الاسْتِحقاقِ مَلَقٌ و التَقصیر عِنِ الاستِحقاقِ عیٌ اَوْ حَسَدٌ؛[49]
ستودن، بیش از حد استحقاق، چاپلوسی است و کم گذاشتن از حدّ استحقاق، ناتوانی یا حسادت است.»
«بُعده ممّن تَباعَدَ عَنْهُ زُهدٌ و نِزاهة و ذُنُوُّه مِمّن دَنا مِنْهُ لینَ وَ رَحمَة. لَیْسَ تَباعده بِکبرٍ و عَظَمَةٍ و لا دُنُوهُ بِمَکرٍ و خُدیعَةٍ؛[50]
دوری انسان باتقوا از هر کس که از وی فاصله می گیرد ناشی از زهد و پاکیزگی است و نزدیکی او نشانه نرمی و رحمت است. دوری او از روی تکبر و عظمت و نزدیکی او از روی مکر و خدعه نیست.»
5 مبارزه با اغنیا و مترفین
«وَ اَمّا الاغْنیاء مِن مُتَرَفَة الاُمَمِ فَتَعصّبوا لاثارِ مَواقِعَ النِعَمِ؛[51]
اغنیا و ثروتمندان از امتهای خودکامه به واسطه نعمتهایی که خداوند نصیب ایشان کرده بود تعصب ورزیدند و بر مال و ثروت خود نازیدند.»
6 مبارزه با تبانی و ساخت و پاخت
«وَ لا تُخالِطوُنی بِالمُصانِعَة؛[52]
با من با ساخت و پاخت و تبانی، معاشرت نکنید.»
7 قاطعیت در حسابرسی بیت المال
«اَمّا بَعد، فَقَدْ بَلَّغنی عَنکَ اَمْرٌ اِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ اَسْخَطْتَ ربَکَ و عَصَیْتَ اِمامَکَ وَ اَخْزَیْتَ اَمانَتَکَ ...؛[53]
خبری از تو به من رسیده، اگر آن را انجام داده باشی پروردگارت را به غضب آورده ای و امامت را عصیان کرده ای و در امانت خیانت کرده ای. به من خبر رسیده که محصولات زمین را برداشته ای و آنچه زیر پا داشته ای گرفته ای و آنچه در دستت بوده خورده ای. سریعاً حسابت را بفرست و بدان که حساب خدا سخت تر است.»
8 نفی تبعیض حتی نسبت به نزدیکترین افراد
داستان عقیل و فرزندانش؛[54]
نامه به ابن عباس؛[55]
نامه به زیاد بن ابیه جانشین عبدالله بن عباس.[56]
9 هشدار در مورد خیانت در بیت المال و مبارزه با آن
«و اِنّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمة ...؛[57]
قطعاً عمل تو طعمه ای برای تو نیست بلکه آن عمل امانتی است در گردن تو و تو زیردست کسی هستی که بالاتر از توست.»
«و انّ اعظم الخیانة خیانة الامّة و افظع الغش غش الائمة؛[58]
همانا از بزرگترین خیانتها خیانت به امت است و از ذلت بارترین و رسواترین غشها، فریبکاری پیشوایان است.»
...