اشعار سنگ مزار شهیدان
گر چه شد گلگون ز خون قد رسایت ای شهید
گر چه شد افسرده دلها از برایت ای شهید
گر چه دست از جان بشستی در ره احقاق حق
عمر جاویدان گرفتی از خدایت ای شهید
925
ترا جانا سر سودای ما نیست
و یا از حسن خود پروای ما نیست
اگررفتند یارانم از این خاک
بدان اینجا از این پس جای ما نیست
930
ای خوشا اندیشه ای همچون شهیدان داشتن
جان رها کردن به در همواره جانان داشتن
تن به سازش در ندادن با خدانشناس
حس نفرت تا ابد با خط شیطان داشتن
931
شهید عشق در میدان پیکار
چو پروانه بسوزد در ره یار
نویسد بر حریر لاله خون
خداوندا خمینی را نگهدار
933
به روز رزم با فرمان رهبر
شدی در جنگ با خصم ستمگر
وضو کردی تو با خون ای برادر
نماز عاشقان خواندی به سنگر
935
عاشق آن بی که دائم در بلا بی
ایوب آسا به کرمان مبتلا بی
حسن آسا بنوشد کاسه زهر
حسین آسا شهید کربلا بی
936
ای شهیدان خوش بیارامیددر گلزار عشق
چون شمایان مصحف نورید در دربار عشق
ای شهیدان خدائی یادتان جاوید باد
خونتان میراث دار دفتر خورشید باد
937
رهگذر اینجا زمین کربلای کشته هاست
این زمین لاله گون کرب و بلای تشنه هاست
کن نظر ای رهگذر بر خاک پاک این دیار
گر که چشمان تو با این غربت آباد آشناست
938
در راه خدا تن به خطر باید داد
در مقدم انقلاب سر باید داد
آن شیرزنی که شوهرش گشته شهید
میگفت در این راه پسر باید داد
939
براه عشق باید خون فشانیم
ز خون باید که ما جیحون فشانیم
بمیدان شهادت تا سحرگاه
بیا با هم نماز خون بخوانیم
...